اندر حکایت عادیان.... راستی سلام
.... عادیان نه تنها در برابر آخرین اتمام حجتهای هود (ع) تمکین ننمودند بلکه با وقاهت تمام سخن گفتند که هر نوع امیدی از هدایت آن روحهای فرو رفته در غرور و پلیدی ناامید میشد، آنها گفتند «فأتنا بما تعدنا ان کنت من الصادقین» «پس اگر راست میگوئی آنچه را (از بلا و عذاب الهی) به ما وعده میدهی بیاور»
هنگامی که سخن به اینجا رسید و آخرین حرف خود را که نشانه امتناع کامل از قبول دعوت هود بود زدند و او به کلی از هدایت آنان مأیوس شد به آنها گفت: اکنون که چنین است بدانید عذاب و کیفر و خشم خدا بر شما مسلماً واقع خواهد شد (قال قد وقع علیکم من ربَّکم رجسٌ و غضب).
همانگونه که ملاحظه میشود در آیه مذکور خبر عذاب با فعل ماضی آمده «واقع شد» در حالیکه عذاب الهی در زمان آینده، بر عادیان واقع میشود و این حکایت از محقق الوقوع بودن آن دارد، چرا که «کلام خدای متعال مجرد از زمان ماضی، حال یا آینده است و هنگامیکه میگوید «وقع علیکم» گویا آن، فعلاً حادث شده چرا که احدی توان ممانعت از قضاء خدا را ندارد.»
منبع: pharmatums90.ir
سرانجام همانگونه که هود (ع) وعده تحقق عذاب خداوند را به عادیان سرکش داده بود این عذاب محقق شد. خداوند در چند سوره عذاب آن تبهکاران که به وسیله تندبادی توفنده، و وحشتزا صورت گرفت را تصویر نموده. در سوره هود آمده: «ولما جاء امرنا نجینا هوداً والذین امنوا معه برحمةٍ منا ونجیناهم من عذاب غلیظ» «هنگامیکه فرمان ما رسید (هود» و کسانی را که به او ایمان آورده بودند، به رحمت خود نجات دادیم، و آنها را از عذاب شدید رهایی بخشیدیم».
ندیدی که خدای تو با قوم عاد چه کرد؟ قومی که دارای قامتهای ستون آسا بودند و نظیر آنها از لحاظ قدرت بدنی در هیچ جای دنیا خلق نشده بود.)
سوره فجر۶-۷-۸
باحال بود،خیلی لذت بردم!
فقط یه سوال یواشکی:اینجا کجاست؟؟
نیدونم
cheghad ghadesh bolandeeee heyf ke mordeeeeeeeee