پلیمر ۹۰

وبلاگ مهندسین پلیمر دانشگاه علوم تحقیقات ۹۰

پلیمر ۹۰

وبلاگ مهندسین پلیمر دانشگاه علوم تحقیقات ۹۰

شب آرزو ها (لیله الرغائب) از راه رسید (انشالله به همه ارزوهاتون)

 "شب آرزوها"

شبی که خدا بی حساب می بخشد

فردا شب (اولین شب جمعه ماه رجب)


 

 اولین شب جمعه ماه مبارک رجب، لیلةالرغائب یا به عبارتی "شب آرزوها" است که فضیلت بسیاری دارد وبه منظور کسب هرچه بیشتر رحمت الهی و رسیدن به حوائج معنوی اعمالی برای آن ذکر شده است.
رغائب جمع رغیبه و به معنی چیزی که مورد رغبت و میل است. این لغت همچنین معنای عطا و بخشش فراوان را نیز داراست.
«لیله الرغائب» شبی است که عطاء و بخشش پروردگار بسیار است و بندگان با روی آوردن به بارگاه احدیت و خشوع، شایستهٔ دریافت و عطا و کرم بی حساب میشوند.


ادامه مطلب ...

آش نخورده و دهن سوخته

آش نخورده و دهن سوخته ... 

  در زمان های دور مردی در بازارچه ی شهر حجره ی پارچه فروشی داشت. شاگردش پسر خوب ومودبی بود ولی خیلی خجالتی .همسر تاجر کدبانویی بود که دست پخت خوبی داشت و آش های خوشمزه اش دهان هر کسی رابه آب می انداخت.  

روزی تاجر بیمار شد و به دکانش نرفت شاگرد دکان را باز کرد ولی از تاجر خبری نشد.بالاخره به او خبر رسید که تاجر بیمار است و او باید به دنبال دکتر برود .پسرک دکان را بست و به دنبال دکتر رفت .دکتر به منزل تاجر رفت و اورامعاینه کرد.و برایش دارو نوشت .پسر بیرون رفت و دارو را خرید و هنگام برگشت دیگر ظهر شده بود و همسر تاجر خیلی اصرار کرد اوبرای ناهاربماند.همسر تاجر برای ناهار آش پخته بود . سفره را انداخت و کاسه های آش را چید.تاجر برای شستن دستهایش به حیاط رفت و همسرش به آشپزخانه برگشت تا قاشق بیاورد. پسرک که خیلی خجالت می کشید فکر کرد تا بهانه ای بیاورد و ناهار را آنجا نخورد .با خود گفت بهتر است بگویم : دندانم درد می کند.پس دستش را روی دهانش گذاشت. تاجر که به اتاق برگشت دید پسرک دستش را روی دهانش گذاشته .به او گفت : دهانت سوخت ؟  

حالا چرا اینقدر عجله کردی؟ صبر می کردی تا آش سرد شود آن وقت می خوردی. زن تاجر با قاشق ها رسید و به تاجر گفت : این چه حرفیست که می زنی ؟؟ آش نخورده و دهن سوخته !!! من که تازه قاشق آوردم .